پخش زنده
امروز: -
اختلاف ارزشها و سلیقهها میان والدین و فرزندان، نتیجه تفاوت نسلها، تحولات فرهنگی و ضعف در ارتباط مؤثر است. در نوشتار پیشرو، به برخی از علل این تفاوتها، پیامدهای تربیتی آن و راهکارهای تقویت گفتوگو و درک متقابل بررسی میشود.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، خانواده، نخستین و اثرگذارترین محیطی است که انسان در آن شکل میگیرد، اجتماعی میشود و میآموزد که چگونه بیندیشد و چگونه ارزشگذاری کند. در خانواده، فرزند نهتنها کلام والدین را میشنود، بلکه الگوی زندگی، سبک مواجهه با مسائل و حتی مبانی ارزشی را نیز ناخودآگاه جذب میکند.
با این حال، یکی از شکایات رایج این روزها ـ از هر دو سو، والدین و فرزندان ـ این است که "ما دیگر زبان هم را نمیفهمیم"، "والدین ما افکارشان قدیمی شده"، "فرزندانم به حرفم گوش نمیدهند" و از این قبیل. چرا این اتفاق میافتد؟
آیا گسست ارزشی میان نسلها طبیعی است یا نشانهایست از ضعف در نظام تربیتی ما؟
آیا ارزشها و ضدارزشهای نسل جدید، انحراف از مسیر هستند یا محصول شرایط فرهنگی، اجتماعی و روانی متفاوت؟
در این نوشتار، سعی میکنیم به این پرسشها پاسخ دهیم و در مسیری مستند، تحلیلی و کاربردی، به والدین و متخصصان تربیت کمک کنیم تا بهتر با این پدیده روبهرو شوند؛ نه با قضاوت یا رنجش، بلکه با درک، گفتوگو و بازسازی رابطهای که شایسته خانواده ایرانی - اسلامی است.
بخش اول: دلایل اختلاف ارزشها و ضدارزشها میان والدین و فرزندان
۱. تفاوت در شرایط زمان تربیت
هر نسلی در بستری از زمان، فرهنگ، وقایع سیاسی - اجتماعی و فناوری رشد میکند. والدینی که امروز در دهههای میانی زندگی خود هستند، معمولاً در دهه ۵۰ ، ۶۰ یا ۷۰ شمسی رشد کردهاند؛ دهههایی که به شدت متأثر از برخی مسائل نظیر جنگ، ساختار سنتی خانواده، رسانههای محدود و جامعهای مبتنی بر اطاعت و پرهیز بودهاند. در مقابل، فرزندان امروزی در فضایی رشد مییابند که سرعت تحولات فرهنگی، رسانهای و حتی آموزش، بسیار بالاست.
ارزشهایی، چون «اطاعت محض از والدین» یا «پاسخ ندادن به بزرگتر» که روزی فضیلت قطعی بهشمار میرفت، امروز در نگاه نسل جدید، گاه با "بیان نظر" و حتی "حق مخالفت" اشتباه گرفته میشود.
۲. ضعف در انتقال مفهومی ارزشها
بسیاری از والدین، ارزشهایی مثل صداقت، احترام، پوشش مناسب، عفت، و مسئولیتپذیری را صرفاً "دستور" میدهند، نه "معنا" میبخشند. وقتی ارزشها درونیسازی نشوند و تنها به صورت امری صرفاً بیرونی یا الزامی ارائه گردند، نسل جدید آنها را بهراحتی پس میزند.
اسلام نیز بر توجه به عقلانیت در تربیت تأکید دارد و آموزهها را نباید صرفاً امری خشک و بیتوضیح بدانیم. تربیت اسلامی از والدین میخواهد تا "تفهیم" پیش از "تحمیل" داشته باشند.
۳. تأثیر فضای مجازی و رسانههای نوین جهانی
پدیدهای که در دو دهه اخیر، شکافهای ارزشی را تعمیق کرده، حضور صورتنگرفته و کنترلنشده رسانههای نوین همچون شبکههای اجتماعی، بازیهای اینترنتی و جریان آزاد اطلاعات است. نوجوانان با دنیایی از دادهها روبهرو هستند که گاه هیچ نسبتی با باورهای خانوادگیشان ندارد.
در حالیکه والدین اغلب فاقد مهارت رسانهای لازم هستند، فرزندان با سرعت بسیار بالایی در معرض پیامهای ارزشی جهانی قرار میگیرند و در صورت نبود توان تحلیل، این پیامها جایگزین ارزشهای خانواده میشود.
۴. رشد عقلانی و هیجانی ناهماهنگ در نوجوانی
دوره نوجوانی، زمان رشد عقل نظری است، اما رشد عقل عملی (مصلحتسنجی، خودکنترلی، تفکر بلندمدت) معمولاً دیرتر اتفاق میافتد. همین مسئله باعث میشود نوجوانان در مواجهه با ارزشهایی که نیازمند درک نتیجه در بلندمدت دارند (مثل حجاب، قناعت، نظم) دچار مقاومت یا بیتفاوتی شوند.
در تربیت اسلامی، شناخت «مراتب رشد» فرزند از اصول بنیادین است و یکی از مسئولیتهای اصلی والدین، درک ظرفیت عقلانی و روانی فرزند است؛ نه تحمیل ارزشها فراتر از حد فهم و بلوغ او.
۵. خلأ ارتباط عاطفی، زمینهساز گسست ارزشی
یکی از دلایل مهم نافرمانی یا بیتفاوتی فرزندان نسبت به ارزشهای والدین، فقدان رابطهای "قلبی، مستمر، ایمن و معنادار" است. در واقع، فرزندان زمانی به ارزشها گوش میدهند که گوینده را "دوست بدارند" و احساس امنیت در رابطه داشته باشند.
پیامبر اسلام (ص) خود فرمودهاند: «أَحِبُّوا أَوْلادَکُمْ وَارْحَمُوهُمْ»؛ فرزندانتان را دوست بدارید و به آنان رحم کنید.

بخش دوم: پیامدها و آسیبهای شکاف ارزشی میان والدین و فرزندان
۱. کاهش اقتدار تربیتی والدین
وقتی ارزشهای والدین از نظر فرزندان قدیمی، تحمیلی یا بیربط تلقی شوند، تاثیرگذاری کلام، رفتار و حتی جایگاه والدین در فرآیند تربیت کاهش مییابد. این امر میتواند منجر به ایجاد فاصله عاطفی، نافرمانی و گاه لجبازی در برابر توصیههای ساده پدر و مادر شود.
۲. دو قطبی شدن فضای خانه
در محیطی که والدین و فرزندان از دو نظام ارزشی متفاوت پیروی میکنند، تضاد، تعارض و جدل به امری روزمره تبدیل میشود. این وضعیت فرساینده، فضای خانه را به میدان نبرد گفتمانی تبدیل کرده و بنیان آرامش خانوادگی را در معرض فروپاشی قرار میدهد.
۳. گرایش فرزندان به الگوهای جایگزین
هنگامی که فرزند نتواند نیاز هویتی یا ارزشی خود را در خانواده بیابد، به تدریج به سمت گروه همسالان، فضای مجازی یا شخصیتهای خارج از چارچوب تربیتی سوق مییابد. این جایگزینی ارزشی ممکن است منجر به نوعی بیهویتی یا وابستگی شدید فرزند به تأیید بیرونی شود.
بخش سوم: فواید تقارب ارزشی و زیستی میان نسلها
۱. انتقال پایدار سرمایههای فرهنگی و اعتقادی
فرزندی که خانوادهاش را درک میکند و ارزشهای آن را میپذیرد، نه تنها دچار تعارض درونی نمیشود، بلکه خود به ناقل فرهنگ دینی - خانوادگی به نسل بعد تبدیل خواهد شد.
۲. احساس امنیت روانی و دلبستگی عاطفی
هماهنگی نسبی ارزشی میان والدین و فرزندان، زمینهساز همدلی، تفاهم و ایجاد پیوند عاطفی پایدار است و به افزایش رضایت از زندگی خانوادگی کمک میکند.
۳. تقویت اعتماد به نفس فرزند در فضای اجتماعی
فرزندی که در خانواده، ارزشهای خود را بالنده، مفید و به رسمیت شناخته شده میبیند، با اعتماد بیشتری در اجتماع حاضر میشود و کمتر در معرض اثرپذیری منفی قرار میگیرد.

بخش چهارم: راهکارهای ترمیم شکاف ارزشی در خانواده
۱. گفتوگوی هدفمند، نه صرفاً نصیحت
نوجوانان در محیطی پذیرای گفتوگو هستند که قضاوت بر آن حاکم نیست. والدینی که بهجای امر و نهی مستمر، به بررسی ارزشها در قالب پرسش و تحلیل میپردازند، موفقتر در انتقال مفاهیم هستند.
۲. مشارکت فرزندان در تصمیمهای خانوادگی
سهیم کردن فرزندان در تصمیمگیریها و احترام به نظر آنان، هم حس مسئولیت را در آنان تقویت میکند و هم به آنها میآموزد که ارزشهای نسل پیشین قابل گفتوگو و تحلیل است.
۳. همزبانی، نه همنسلی
والدینی که میکوشند دقیقاً مانند جوانان رفتار یا صحبت کنند، از اتوریته خود در مسیر تربیت کم میکنند. هدف، همنسل شدن نیست؛ بلکه ایجاد زبانی مشترک برای ارتباط اصیل و محترمانه است.
۴. الگوسازی زیسته، نه نسخهپیچی مجرد
فرزندان به آنچه والدین زندگی میکنند، بیشتر از آنچه میگویند، وفادار میشوند. ارزشهایی که در رفتار والدین دیده شود، بهتر از هر توصیهای، درونی میشود.
بخش پنجم: بایدها و نبایدها برای والدین دغدغهمند
بایدها:
- باید شنونده فعال نگرانیها و دغدغههای فرزند بود، بیآنکه بلافاصله وارد فاز تصحیح یا قضاوت شد.
- باید ارزشها را با دلایل دینی، اخلاقی و انسانی تبیین کرد، نه صرفاً به عنوان دستور والدینی.
- باید فضای خانه را از رسانههای ناسالم پالایش و مدیریت کرد، نه با فیلتر کور، بلکه با فرهنگسازی و اقتدار عاطفی.
نبایدها:
- نباید مخالفت فرزند را فوراً طغیانگری یا بیادبی قلمداد کرد.
- نباید از زبان تحقیر، تهدید یا مقایسه استفاده کرد؛ بیانی که عزت نفس جوان را تضعیف کند، تربیتی نخواهد بود.
- نباید گفتوگو با فرزند را صرفاً هنگام خطا یا بحث منحصر کرد.

نتیجهگیری
اختلاف ارزشی میان والدین و فرزندان نه امری نادر، بلکه یکی از چالشهای طبیعی دوران بلوغ تمدنی بشر است. در ایران امروز، با سرعت تحولات فرهنگی، رسانهای و جهانیشدن، این شکاف ممکن است عمیقتر به نظر برسد. اما راه عبور از این شکاف، بازگشت به اصل حکمت تربیت اسلامی است: گفتوگو، محبت، اقناع، و همراهی.
پدر و مادری که فرزند خود را بشناسد، با او حرف بزند و ارزشها را در قالب الگویی زنده و منعطف ارائه دهد، نهتنها مانع از گسستن حرمتها میشود، بلکه شخصیت فرزند را در مسیری امن و سازنده بنا مینهد.
عمده مطالب این نوشتار برگرفته از منابع ذیل است:
- موسوی، محمدرضا. «تحلیل شکاف ارزشی میان نسلها در ایران»، فصلنامه علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، ۱۳۹۴.
- آیتالله مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، جلد اول، مؤسسه امام خمینی (ره)، قم، ۱۳۸۰.
- صالحیامیری، رضا. «خانواده و رسانه»، مجله فرهنگ و زندگی، شماره ۲۳، ۱۳۹۷.
- دکتر عباسعلی خداکرمی، «اصول و مراحل رشد در تربیت اسلامی»، فصلنامه معرفت تربیتی، شماره ۱۸، ۱۳۹۸.
- مقاله دکتر علی قائمی، «عشقورزی در تربیت اسلامی».
- سلطانی، زهرا (۱۳۹۹). «بررسی تاثیر شکاف نسلی بر کارکرد تربیتی خانواده». فصلنامه جامعهشناسی خانواده، شماره ۲۵.
- اکبری، حسین. (۱۴۰۰). «نقش شکاف ارزشی در بیثباتی روانی خانوادهها»، پژوهشنامه تربیتی امام صادق (ع)، شماره ۳۲.
- شرفی، محمدرضا. (۱۳۹۵). «بحران هویت در نوجوانان و نقش خانواده»، فصلنامه تعلیم و تربیت اسلامی، شماره ۱۴.
- نصرالله پورجوادی. (۱۳۹۰). «تربیت در ادبیات فارسی و انتقال فرهنگ دینی». ماهنامه تخصصی تربیت.
- دکتر یحیی قائدی. (۱۳۹۲). «نقش تربیت دینی در استحکام خانواده». مجله تعلیم و تربیت اسلامی، شماره ۸.
- رضایی، مهدی. (۱۳۹۸). «رابطه انسجام خانوادگی و عزتنفس نوجوانان». نشریه روانشناسی و تعلیم و تربیت.
- مطهری، مرتضی. تعلیم و تربیت در اسلام. صدرا، ۱۳۸۱.
- فلاح، جواد. (۱۳۹۶). «نقش مشارکت در استحکام هویت نوجوان». پژوهشنامه علوم تربیتی.
- قائمی، علی. (۱۳۸۲). خانواده و جوان. انتشارات امید انقلاب.
- مصباح یزدی، محمدتقی. جامعیت تربیت اسلامی. قم: موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۱.
خیلی خوب بود. مفید بود.
من دو پسر 16 و 11 ساله دارم. دیدم برخی توصیه ها خیلی به دردم میخوره. لطفا باز هم از این مطالب بذارید. اصلا تو تلویزیون کارشناس بیارید. گوشیا نسل بچه ها رو نابود کردن. واقعا برخی وقتها منو عاصی میکنن.