چین هراسی با هدف استمرار فشار حداکثری امریکا علیه ایران
توافق راهبردی ایران وچین بنا براذعان بسیاری از رسانه های خارجی زبان تحریم های امریکا ورویکرد نرم دولت بایدن برای اجماع سازی علیه تهران را به چالش می کشد اما رسانه های فارسی زبانی چون بی بی سی با حربه چین هراسی درصدد تکمیل تحریم ها وجلوگیری از فروپاشی آن هستند.
روز یکشنبه 7 فروردین توافق راهبردی ایران وچین به امضای ویران امورخارجه دو کشور رسید کلیات این توافق بر مشارکت تهران- پکن در زمینه های مختلفی از جمله سرمایه گذاری در بخش نفت وگاز, توسعه بنادر, راهسازی و توسعه خطوط راه آهن و متروی شهری و همکاری های بانکی و مناطق آزاد است که در سفر رسمی شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین به تهران در سال 1394 پایه گذاری شد.
این توافق بسیار مهم و راهبردی بر اساس ارزیابی بسیاری از کارشناسان نقش مهمی در تامین منافع دو کشور خواهد داشت به ویژه اینکه طی این توافق 25 ساله ایران برای فروش نفت خود یک مشتری دائمی خواهد داشت و در شرایط تحریم های یکجانبه وغیرقانونی امریکا علیه کشور, راه سرمایه گذاری گسترده چین درایران را باز, ضمن اینکه این توافق به ملحق شدن ایران به جاده ابریشم و ترانزیت کالا کمک خواهد کرد.
صرف نظر از اینکه این توافق پس از چند سال بررسی و چکش کاری و با در نظر گرفتن منافع ملی به امضا رسیده وبنا بر برخی ملاحظات مانند رقابت چین با هند و امریکا یا تحریم های امریکا علیه ایران جزئیات آن قابل انتشار نیست که برای هر گونه توافق راهبردی این موضوع طبیعی است اما با این حال پس از این توافق شاهد ارائه تحلیل هایی از سوی رسانه های بیگانه هستیم که خط ومشی این ارزیابی ها در رسانه های بیگانه فارسی زبان با رسانه های غیر فارسی از رویکرد دوگانه و متفاوتی حکایت دارد.
رسانه هایی فارسی زبانی چون بی بی سی فارسی و تلویزیون ایران اینترنشنال در ارزیابی های خود با رویکرد چین هراسی سعی دارند افکار عمومی را با دادن اطلاعات غلط و مقایسه های نابجا گمراه و وانمود کنند که ایران از سر اجبار تحریم های امریکا امتیازهای ویژه وانحصاری به چین داده است.
این دسته از رسانه های فارسی زبان به مقتضای مخاطبان فارسی زبان خود بگونه ای توافق را ارزیابی می کنند که گویا حاکمیت بخش هایی از ایران را برای بقای خود به چین واگذار کرده است و برای تهییج افکار عمومی این توافق را با توفق ترکمانچای مقایسه می کنند.
این دسته از رسانه ها در ارزیابی متناقضی وانمود می کنند که رویکرد غرب ستیزی ایران سبب شده است تا غرب از سرمایه گذاری در ایرن سرباز بزند و اکنون تهران در یک جاده یکطرفه به توافقی تن دردهد که منافع ملی را تهدید می کند. در حالی این ادعا مطرح می شود که پس از امضای برجام ایران از همه شرکت های غربی برای سرمایه گذاری در کشور دعوت کرد و شرکت هایی چون بوئینگ و ایرباس و توتال فرانسه به ایران آمدند اما پس از اینکه ترامپ امریکا را ازبرجام خارج کرد تا به توافق دیگری دست یابد این شرکت ها از ایران خارج شدند.
از دیگر ترفندهای این دسته از رسانه ها از جمله بی بی سی فارسی برای تقویت گمانه زنی خود طرح این گزاره بود که اگر موضوع نگران کننده ای در این توافق وجود ندارد چرا جزئیات آن منتشر نمی شود. در حالیکه همانطور که گفته شد در توافق های راهبردی به دلیل برخی ملاحظات هیچ کشوری جزئیات آن رافاش نمی سازد اما ابه نظر می رسد در خصوص ایران این ملاحظات به دور زدن تحریم های یکجانبه امریکا یا رقابت چین با هند و امریکا بر می گردد و به نظر می رسد رسانه بیگانه با این ترفند سعی دارد تا با برانگیختن فشار داخلی برای افشای جزئیات بر راههای دور زدن تحریم ها دست پیدا کند و از فروپاشی تحریم ها جلوگیری نماید.
البته این سوال از این دسته از رسانه ها مطرح است که اگر آنها از جزئیات این توافق خبر ندارند پس چگونه به تحلیل و ارزیابی این توافق پرداخته اند و آن را تهدیدی برای منافع ایران تلقی می کنند؟
این رویکرد رسانه های فارسی زبان در حالی است که رسانه های غیر فارسی زبان مانند نیویورک تامیز, نشنال اینترست, بلومبرگ وال استریت ژورنال وشبکه های تلویزیونی چون الجزیره و فرانس 24 بر خلاف این جهت توافق را تحلیل کرده اند و معتقدند ایران وچین با این توافق تحریم ها و هژمونی امریکا را به چالش کشیده اند.
نکته اینجاست که حتی برخی رسانه های غیر فارسی زبان با توجه به اهمیت این توافق سعی داشتند صحت سرمایه گذاری چین در ایران را با تردید روبرو کنند. برای نمونه نشریه ویک نوشت: کارشناسان درباره صحت مبلغ 400 میلیارد دلار سرمایه گذاری چین در ایران در چارچوب توافقنامه 25 ساله میان تهران و پکن و همچنین امکان پذیر بودن آن تردید دارند.
این در حالی است که دینا اسفندیاری، مشاور ارشد گروه بین المللی بحران و یکی از نویسندگان کتابی درباره روابط ایران با چین و روسیه، به وال استریت ژورنال گفت این پیمان به ایران امکان می دهد تا کمی سرسخت تر و سازش ناپذیرتر شود که همین امر می تواند موجب شود تا اروپا و آمریکا کمی عصبی تر شوند زیرا به نظر می رسد که ایران راهی برای خروج از این اختناق اقتصادی یافته است. اسفندیاری همچنین توئیت کرد گرچه این توافق ممکن است یک "پیروزی سیاسی و کلامی" برای ایران باشد، اما فعلا تغییر چندانی در تعاملاتش با چین ایجاد نمی کند.
وال استریت ژورنال همچنین در مقاله ای درباره سند جامع همکاری ایران و چین نوشت: ایران و چین با امضای توافقنامه امنیتی و اقتصادی، فشارهای آمریکا را به چالش کشیدند.
شبکه الجزیره گزارش داد: سند جامع همکاری ایران و چین، منافع هر دو کشور را تامین می کند.
چکیده گزارش نشریه نشنال اینترست حاکیست اگر ایرانی ها بتوانند روزی یک میلیون بشکه نفت به جمهوری خلق چین بفروشند، این مسئله از بحران ذخیره سازی نفت آنها می کاهد و همزمان به آنها درآمدهایی برای ادامه مقاومت دربرابر اهرم اقتصادی می دهد که دولت قبلی امریکا با زحمت آن را تقویت کرد، اما این تنها بخشی از مشکلات راهبردی نقض تحریم ها برای آمریکاست.
این نشریه افزود اکنون این پرسش مطرح است که آیا دولت بایدن می خواهد به روی تجارت نوظهور چین و ایران برای دستیابی به نسخه جدیدی از برجام چشم ببندد آن هم در شرایطی که این تجارت به شدت منافع مهم آمریکا را در خاورمیانه تضعیف می کند. متاسفانه به نظر می رسد پاسخ پکن و تهران به این پرسش "آری" باشد.
بلومبرگ نیز نوشت, نزدیک تر شدن ایران به چین ممکن است به تقویت اقتصاد این کشور در مقابل تاثیر مجازات های آمریکا کمک کند و در عین حال پیام روشنی از اهداف تهران را به دولت بایدن ارسال کند.
نیویورک تایمز در این ارتباط نوشت: توافق ایران-چین تلاشهای واشنگتن برای انزوای تهران را ناکام میگذارد.
نبیل العتوم تحلیلگر سیاسی در گفتگوبا اسکای نیوز عربی گفت، ایران سعی می کند این توافقنامه را به رخ آمریکا و اروپا بکشد تا این دو طرف را بر اساس شرایط مورد نظر خود به سمت توافق هسته ای با تهران بکشاند.
جمال واکیم تحلیلگر سیاسی به شبکه المیادین گفت شراکت با چین به ایران این اجازه را می دهد که پشتوانه بزرگی را برای اقتصادش داشته باشد و بتواند با ارزهایی غیر از دلار داد و ستد کند که این امر موجب می شود تحریم های آمریکا علیه این کشور بی اثر شود.
این تحلیلگر افزود به نظر می رسد جو بایدن آمده است تا سیاست های اوباما را ادامه دهد، اوباما در پی آن بود تا با سیاست های نرم، چین ، روسیه و ایران را محاصره کند، با این حساب انتشار خبر امضای این توافقنامه در این شرایط زمانی، یعنی در آغاز دولت بایدن، افزایش توانمندی دو کشور ایران و چین برای رویارویی با تلاش ها و برنامه های آمریکا را در پی دارد، و به یقین روسیه نیز بخشی از این شراکت خواهد بود به ویژه اینکه اگر عضویت ایران در سازمان شانگهای تکمیل شود خواهیم دید که ایران از طریق این سازمان به محور روسی و چینی پیوند خواهد خورد که به صورت طبیعی چندین کشور دیگر را هم در بر می گیرد و این می تواند کمک حال اردوگاه و محوری باشد که در برابر آمریکا قرار دارد.
سیاوش قاضی خبرنگار شبکه فرانس 24 و رادیو بین المللی فرانسه در تهران نیز در گفتگو با این شبکه تلویزیونی در مورد خطوط اصلی سند جامع همکاری میان ایران و چین گفت امضای این سند در راستای توسعه اقتصادی و به نحوی دور زدن تحریم های آمریکا که از سه سال پیش به تهران تحمیل شده است، گام بلندی برای ایران به شمار می رود.
بن نورتون خبرنگار آمریکایی نیز در واکنش به توافق راهبردی ایران و چین در توئیتر خود نوشت این توافقی بزرگ است، این توافق، میخی به تابوت استیلای امپریالیستی آمریکا بر غرب آسیاست. همانطور که آیت الله خامنه ای رهبر (معظم) ایران در فوریه گفت، دوره پساآمریکا شروع شده است.
------------------------------------
رضا محمدمراد