کارشناس سیاسی در گفتگو با راشاتودی فرانسویزبان
روسیه میتواند تنشها را بر سر قره باغ کاهش دهد
کارشناس مسائل ژئوپلیتیکی اظهار داشت روسیه که عضو گروه مینسک است و تنها بازیگری است که میتواند تنشها را کاهش دهد.
به گزارش
سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما؛ «پیهیر-امانوئل تومان»، کارشناس مسائل ژئوپلیتیکی در گفتگو با شبکه تلویزیونی راشاتودی فرانسویزبان درباره مناقشه
جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ گفت: روسیه تنها بازیگری است که میتواند بر این مناقشه -که احتمال دارد همه منطقه قفقاز را بیثبات کند- تاثیرگذار باشد.
وي افزود: از سوی دیگر، باید پسزمینه ژئوپلیتیکی کلی را هم درنظر داشت. یعنی پسزمینهای که این بحران در آن رخ داده است. هلالی از بیثباتی در نزدیکی روسیه شکل گرفته است. یعنی در بلاروس که در آن ناتو و اتحادیه اروپا به مخالفان کمک میکنند. قضیه «ناوالنی» که برای ناکام گذاشتن طرح «نورد استریم ۲» از آن استفاده ابزاری شد. امروز نیز جبهه جدیدی در قفقاز گشوده شده است. ترکیه از آذربایجان -که حملهای را به قرهباغ ترتیب داده است- حمایت میکند.
روسیه که عضو گروه مینسک است، تنها بازیگری است که میتواند تنشها را کاهش دهد و برای آنکه بتواند نقش میانجی را ایفا کند، نمیتواند به نفع یکی از طرفها موضعگیری کند. اگر طرفهای درگیر در این مناقشه همچنان به رویارویی در میدان جنگ ادامه دهند به این امید که در مذاکره در موضع قدرت باشند، تهدیدی وجود دارد که اوضاع را وخیم میکند. منظور ورود اسلامگراهای افراطی (تروريست هاي وهابي) از سوریه به این مناقشه است.
اینگونه امکان دارد قفقاز با حمایت ترکیه به مکان جذب اسلامگرایان تندرو (تروريست هاي وهابي) از سراسر جهان تبدیل شود. اگر گروه مینسک موفق نشود اوضاع را باثبات کند و اگر روسیه در حصول آتشبس و ترغیب رعایت آن ناکام بماند، جنبه مذکور احتمال دارد اوضاع را وخیمتر کند. روسیه احتمالا مجبور خواهد بود برای متوقف کردن موج ورود نیروهای اسلامگرای تندرو از سراسر جهان مداخله کند.
باید پسزمینهی رقابتِ میان روسیه و ترکیه را هم در نظر داشت. این دو کشور در سوریه رقیب یکدیگرند. روسیه مانع از تلاش ترکیه برای تغییر رژیم در سوریه شد. تلاش ترکیه برای تغییر رژیم در سوریه با ورود اسلامگرایان افراطی (تروريست هاي وهابي) از سراسر جهان تقویت شد. ترکیه هم از آنها حمایت کرد. ترکیه امکان دارد از گشایش این جبهه جدید در قفقاز برای انتقام استفاده کند. همچنین نقش ناتو و آمریکا هم مطرح است که به نظر من به اشتباه بیطرف معرفی شده اند. من فکر مي کنم نوعی مصونیت در قبال ترکیه وجود دارد.
در برخی از محافل اروپایی و آمریکایی حتی نوعی رضایت ضمنی از این حمله ترکیه و جمهوری آذربایجان وجود دارد. چون ترکیه در قفقاز نقشی توازنی در مقابل روسیه دارد. در اقدامی هماهنگ و با بی ثبات کردن نزدیکی روسیه از طریق حمایت از مخالفان در بلاروس، قضیه «ناوالنی» و گشایش این جبهه جدید، تلاش میشود روسیه در این منطقه به عقبرانده شود. آمریکا برای جلوگیری از پیروزی کامل روسیه در «ادلب» به ترکیه کمک کرد.
اما آمریکا نسبت به قبرس و یونان برای ترکیه خطوط قرمزی تعیین کرده است. ولی در قفقاز اوضاع مبهمتر است. قصد و نیتی وجود دارد تا ترکیه رودرروی روسیه قرار گیرد. چون ترکیه نقش مبهمی در ناتو ایفا میکند. بر این باورم اتحادیه اروپا دچار چنددستگی است. در واقع، دیپلماسی اتحادیه اروپا اغلب اوقات بسیار به دیپلماسی آمریکا نزدیک بوده است. به خصوص آمریکا، ناتو و اتحادیه اروپا از به خطر افتادن گذرگاه انرژی جنوبی میترسند. چون خطوط انتقال گاز و نفت از محور جمهوری آذربایجان، گرجستان و ترکیه عبور میکنند. این محور جایگزینی برای واردات گاز و نفت از روسیه است.
در نتیجه، نوعی بیطرفی جعلی وجود دارد. از سوی دیگر، برخی بازیگرانِ طرفدار ترکیه وجود دارند که طرفدار ایده اتحاد دو سوی اقیانوس اطلس و مخالف روسیه هستند. آنها مایلند ترکیه را وارد مذاکرات کنند و بر این باورند که گروه مینسک قدیمی است. آنها میخواهند ترکیه نقشی توازنی در مقابل روسیه داشته باشد. اما بهترین گزینهای که بتوان به آن دست یافت، باردیگر همان «جنگی منجمد» است.