به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، روزنامه لزاکو چاپ پاریس در مطلبی با عنوان «از تحریمهای فراسرزمینی تا درگیری مسلحانه» نوشت تحریمهای فراسرزمینی که آمریکا اعمال میکند نقض حاکمیت کشورهاست.
به نوشته این روزنامه، در ژوئیه سال ۲۰۱۵ در وین، پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا به منظور تضمین کاربرد انحصارا مسالمت آمیز برنامه هستهای ایران یک توافق امضا کردند. در مقابل تعهدات ایران برای استفاده صرفا غیر نظامی از برنامه هستهای خود دیگر کشورهای امضا کننده توافق نیز متعهد شدند تحریمهای اقتصادی را که علیه ایران اعمال شده بود لغو کنند.
با این حال کمتر از سه سال بعد، آمریکا از این توافق خارج شد و به تدریج تحریمهای فراسرزمینی ثانویه را علیه ایران اعمال کرد که موجب شد تقریبا همه شرکتهای اروپایی فعالیت خود در ایران را متوقف کنند. ایران هم به نوبه خود معتقد است به غیر از آمریکا سایر کشورهای امضا کننده توافق هستهای هم به تعهدات خود پایبند نیستند. از همین رو ایران به تدریج به برخی از تعهدات خود پایان داد و تهدید کرد در نهایت همه توافق را کنار خواهد گذاشت. در این شرایط میتوان به برخی خطرات به کارگیری تحریمهای فراسرزمینی اشاره کرد.
- نخستین خطر، نفی حاکمیت کشورهاست. این اقدام که به نظر میرسد سلاح دیپلماتیک ترجیحی دولت آمریکاست، به طور کامل با دیدگاه چندجانبه گرایی در روابط اقتصادی بین المللی و همچنین روابط سیاسی تناقض دارد.
- استفاده از تحریمهای فراسرزمینی به یک کشور اجازه میدهد به طور اجباری شرکای اقتصادی خود را در انتخابهای ژئواستراتژیک در خدمت خود بگیرد. به این ترتیب همه شرکتهایی که میخواهند به روابط خود با آمریکا ادامه دهند باید مطیع انتخابهای سیاسی آمریکا باشند. این حقیقتا نفی حاکمیت دیگر کشورهاست. این بسیار تعجب آور است که چنین مسئلهای در مباحث سیاسی ملی فرانسه و اروپا جایی ندارد.
- مسئله دیگر استفاده از شرکتها برای اهداف سیاسی است. این تناقضی در جهانی سازی است. قرار بر این است که شرکتهای فراملیتی از فشار دولتها آزاد شوند. با به کارگیری تحریمهای فراسرزمینی، تنها یک دولت میتواند همه شرکتهای جهانی را گروگان بگیرد.
- نظام تحریمهای فراسرزمینی تهدیدی برای احترام به قانون بین المللی مبتنی بر وجود نهادهای نظارتی مانند سازمان تجارت جهانی است. زمان آن فرارسیده است که بار دیگر بر اهمیت ۵۰ سال تلاش برای چندجانبه گرایی به منظور توسعه تجارت جهانی، رشد اقتصادی کشورهای نوظهور و کاهش تنشهای بین المللی به لطف تبادلات اقتصادی، انسانی و فرهنگی تاکید شود.
با این نظام تحریمها ما بار دیگر به بازی کلاسیک قدرتها باز میگردیم که تلاش میکنند به صورت یک جانبه یک قانون اقتصادی را اعمال کنند. با تحریمهای فراسرزمینی ثانویه، تنها یک قدرت انتخابهای ژئواستراتژیک خود را به سایرین تحمیل میکند. این ریاست تحمیلی برای صلح بی خطر نیست. این اقدام توان کشورها برای دستیابی به تعادل اقتصادی و سیاسی میان ملتها در چارچوب دیدگاه چند قطبی را از بین میبرد.
آنچه هم اکنون در مورد ایران رخ میدهد ممکن است فردا برای یک قدرت دیگر رخ دهد و به این ترتیب خطر درگیری و خشونت افزایش مییابد.