پخش زنده
امروز: -
امام (ره)،معمار کبیر انقلاب با بهره گرفتن از اندیشه های ناب اسلامی ،افق های جدیدی از استکبار ستیزی را پیش روی مردم جهان گشود.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما،مرکز اصفهان ؛امام نسخه استکبارستیزی اسلام را که موجب پیروزی انقلاب اسلامی گردید، منحصر به قلمرو جغرافیایی ایران نمی دانست بلکه آن را به عنوان نسخه ای شفابخش برای همه مستضعفان و قابل تحقق در تمامی نقاط جهان تلقی می کرد.
در میان آرمان ها و اهداف بلند انقلاب اسلامی، استکبارستیزی از جایگاهی محوری برخوردار است به طوری که می توان این آرمان را صفت ذات انقلاب قلمداد کرد.
ریشه ابی استکبارستیزی در اندیشه معمار انقلاب اسلامی
استکبارستیزی را باید یکی از محوری ترین مفاهیم موجود در اندیشه و گفتمان امام خمینی(ره) دانست که ردپای آن در قول و فعل ایشان در طول دوران حیاتش آشکارا قابل مشاهده است. 
نخستین مستکبر تاریخ خلقت شیطان است که با سرپیچی از فرمان الهی در مورد سجده کردن بر آدم از درگاه الهی رانده می شود و اولین جبهه استکباری را در مقابل خداوند تشکیل می دهد.
در طول تاریخ شاهد رویارویی جبهه باطل یا حزب الشیطان (مستکبرین) و جبهه حق یا حزب الله (مستضعفین) هستیم که پیوسته تداوم خواهد افت تا این که سرانجام در پایان تاریخ بر اساس قانون خدشه ناپذیرِ «وراثت ارض» انقلاب جهانی مستضعفین به رهبری مهدی موعود به وقوع بپیوندد و با شکست نهایی مستکبران، حکومت صالحان در سراسر جهان سایه گستر گردد. لذا حضرت امام به عنوان یکی از رهبران جبهه حق استکبارستیزی را رُکن اساسی نهضت خود قرار می دهد که تماماً بر شالوده گفتمان اسلامی پایه ریزی شده است.
استکبارستیزی در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)
امام رسماً جدایی و عدم تعهد همه-جانبه نهضت را به ابرقدرت های مستکبر اعلام نمود و مسیر سومی را ترسیم کرد که «صراط مستقیم لا شرقیه و لاغربیه» نام دارد: «چنانچه این انقلاب اسلامی یک انقلاب عادی نیست و متکی به هیچ یک از دو قطب شرق و غرب نمیباشد، از این جهت، ویژگی های خاص خود را داشته و دارد. و با پیمودن صراط مستقیمِ «لا شرقیه و لا غربیه» در مقابل هر دو قطب ایستاده است و از هیچیک از قدرتهای افسانهای نهراسیده است که همین موجب پیروزیهای معجزه معجزهآسایش گردید؛ گر چه موجب توطئهها و آتشافروزیهای فراوان علیه خودش هم شد لکن در هیچ مرحلهای عقبگرد نکرد.
امام به حاکم بودن قوانین و سنن الهی ـ خصوصاً قانون وراثت ارض و غلبة محتوم بلوک حق بر باطل ـ در محیط بینالملل یقین راسخ داشت و از این قوانین به عنوان تضمین شکست قطعی و محتوم جبهه مستکبرین کمک می گرفت.
امام خمینی(ره) با اطمینان کامل به صدق وعده وراثت ارض در قرآن کریم، همه مستضعفان جهان را به خودآگاهی، تشکل و ایجاد یک سنگر مقاومت و یک بلوک ضدهژمون رویاروی جبهه استکبار فرامی خواند و
هر گونه امکان سازش با مستکبرین را منتفی می دانست و از میان رفتن جبهه استکبار را تنها راه رسیدن مستضعفان جهان به حقوق خود می پنداشت. به همین خاطر اکیداً راهکار پرخاشگری و اتخاذ مواضع تهاجمی علیه قدرت های مستکبر را به مستضعفین محروم توصیه می کرد.
در حقیقت امام با ارائه یک ایدئولوژی سیاسی بدیع که ابداً وامدار هیچ کدام از ایدئولوژیهای مسلط شرق و غرب نبود، توانست رهبری فکری و اخلاقی ملت ها و جنبشهای آزادی بخش را در جوامع جهان سوم برعهده گیرد و چالشی عظیم و بیسابقه را فراروی ابرقدرت های نظام بینالملل ایجاد کند. امام در رویکرد کلان و بلندمدت خود، جهان را آرمان گرایانه مینگریست و هدف بسط نفوذ اسلام در سراسر عالم و نابودی بلوک مستکبرین را پی می گرفت.
و سرانجام این که امام نسخه استکبارستیزی اسلام را که موجب پیروزی انقلاب اسلامی گردید، هرگز محدود و منحصر به قلمرو جغرافیایی ایران نمی دانست بلکه آن را به عنوان نسخه ای شفابخش برای همه مستضعفان و قابل تحقق در تمامی نقاط جهان تلقی می کرد و لذا خواستار صدور الگوی انقلاب ایران به سایر نواحی و الگوگیری دیگر ملل دربندِ مستکبران از مبارزات پیروزمندانه ایرانیان بود.
استکبارستیزی در وصایای روح الله
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران که با رهبریِ بزرگ ترین انقلاب ضد استکباری تاریخ معاصر جهان تحول شگرفی در محیط بین الملل ایجاد کرد در خرداد 1368 به دیار باقی شتافت و خیل مشتاقان خود را تنها گذاشت. لکن امام خمینی(ره) در وصیت نامه سیاسی ـ الهی اش که میراث گرانقدر وی محسوب می شود، افق حرکت ملت ایران و همه مستضعفان جهان را به روشنی ترسیم نموده است.
امام با تأکید دوباره بر راهبرد استکبارستیزی و تحریک توده های انسانی به خیزش علیه ابرقدرت ها نشان می دهد که این راهبرد ویژگی مقطعی ندارد بلکه تا رسیدن به مقصود نهایی می بایست پیوسته سرلوحه کار جبهه مستضعفین باشد. ایشان خطاب به تمامی پویندگان راه آزادی می نویسد: «وصیت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان این است که شماها نباید بنشینید و منتظر آن باشید که حکام و دستاندرکاران کشورتان یا قدرتهای خارجی بیایند و برای شما استقلال و آزادی را تحفه بیاورند..و شما ای مستضعفان جهان وای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان بپاخیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عمّال سرسپرده آنان نترسید؛ و حکام جنایتکار که دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم میکنند از کشور خود برانید؛ و خود و طبقات خدمتگزار متعهد، زمام امور را به دست گیرید و همه در زیر پرچم پر افتخار اسلام مجتمع، و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید؛ و به سوی یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل به پیش روید که با تحقق آن، همه مستکبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند. به امید آن روز که خداوند تعالی وعده فرموده است.» 
امام خمینی(ره) با نگاه ژرف و تیزبین خود به خوبی تشخیص داده بود که عصر بیداری و آگاهی ملت ها فرارسیده است لذا در وصیت نامه خود امیدوارانه شکل گیری قریب الوقوع جنبش های رهایی بخش برای خروج از زیر وغ استکباری سلطه گران را نوید می دهد: «اکنون ملتهای محروم جهان بیدار شدهاند و طولی نخواهد کشید که این بیداریها به قیام و نهضت و انقلاب انجامیده و خود را از تحت سلطه ستمگران مستکبر نجات خواهند داد. و شما مسلمانانِ پایبند به ارزشهای اسلامی میبینید که جدایی و انقطاع از شرق و غرب برکات خود را دارد نشان میدهد.»
در نتیجه می بینیم که آرمان استکبارستیزی محصول تفکرات شخصی امام خمینی(ره) نبوده و ریشه در عمق تعالیم اسلامی دارد و نه تنها ایشان بلکه تمامی کسانی که خود را پیرو راه اولیاء الهی و داخل در جبهه حق پرستان می دانند، موظف به ستیز با مستکبران هستند.