پخش زنده
امروز: -
کاربرانی که بخش زیادی از ساعات زندگی خود را در شبکههای اجتماعی میگذرانند برای کسب خبر سراغ کدام یک از منابع خبری میروند؟
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، مرکز اصفهان؛حوادث طبیعی همچون زلزله، ناگواریهایی بس عمیق در روح و جسم بشر برجای میگذارد، ناگواریهایی که خوراک چندین روزه و شاید طولانیتر رسانههای خبری و غیر خبری میشود و اسفبارتر اینکه گاه نُقل محافل کاربران در فضای مجازی!در کمتر از دو روز پیش تاکنون، کشورمان داغدار از دست دادن هموطنان زیادی در حادثه زلزله کرمانشاه بوده ، شمار جان باختگان و زخمیها که دقیقه به دقیقه روبه افزایش است، تألم و تأثر همه را برانگیخته اما پس لرزهها همچنان فضای مجازی و سرگرم کنندگانش را تحت تأثیر قرار داده و بیملاحظه، فرهنگ و عقلانیت بشر اینترنتی امروز را نشانه رفته است.
کاربرانی که بخش زیادی از ساعات زندگی خود را در شبکههای اجتماعی میگذرانند برای کسب اخباری از حوادث ناگواری همچون زلزله کرمانشاه سراغ کدام یک از منابع خبری میروند؟ به نشر کدام اخبار از کدام رسانهها دست میزنند؟ و آیا مردم تحت تأثیر اخبار کذب و شایعههای انتشار یافته در شبکههای مجازی هستند یا خود دیگران را تحت تأثیر قرار میدهند؟!
فائزه تقیپور دکترای علوم ارتباطات و رسانه میگوید: امروز کسب اخبار از شبکههای مجازی و موبایلی برای مردم به نوعی سرگرمی تبدیل و از حالت جدی خارج شده و در همین گشت و گذارهای اینترنتی در پی کشف عناصر درستی اخبار و پیام نیستند.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان با بیان اینکه مردم باید یاد بگیرند وقتی بهدنبال اخباری در فضای مجازی میگردند هدفشان سرگرمی و وقتگذرانی نباشند،می افزاید: کسب اخبارِ درست، توجه به منبع و انتشار آن در فضای مجازی، گاه در سرنوشت افراد بهشدت تأثیرگذار است.
شوخی با زلزله در شبکههای اجتماعی
انتشار تصاویرمتحرک، عکسها و نمادهایی با زیرنویسهایی برای جلب مشتری، از ساعاتی پس از وقوع زلزله کرمانشاه در شبکههای اجتماعی کلید خورد. اوضاع هر لحظه اسفبار تر میشد، کار به شایعهپراکنی و حتی شوخی با هموطنان درگیر این حادثه هم رسید!
در همین اصفهان ، ساعت وقوع زلزله هم اعلام شد! و باز هم آن موقع بود که خیلیها در گروههای دوستانه و حتی خانوادگی به یکدیگر شب نشینیهای کنار خیابان یا در پارک را پیشنهاد میدادند و زلزله را فرصتی برای باهم بودن آنهم با استعمال قلیان میدانستند.
اینان حتی فرصت تفکر منطقی و بهدور از تحت تأثیرقرارگرفتن تبلیغات مضر شبکههای مجازی را ندارند؛ کلیک میکنند و نشر میدهند تا اوقات شادی داشته باشند حتی با وقایع دردناک در گوشهای از کشورشان!
"مهرداد" جوانی دانشجو و یکی از همان کاربران دائمی شبکههای اجتماعی است که میگوید: همان وقت گذرانی با شبکههای اجتماعی برای من و خیلی از دوستانم به عادت همیشگی تبدیل شده، این روزها هم که بحث زلزله در کشور پیش آمده، جنبه سرگرمی مجازی آن برای ما بیشتر از جدیتش است.
"مریم "اما نظری متفاوت دارد، او که خانهدار است و صاحب دو کودک خردسال میگوید: با اینکه شنیدن حوادث ناگوار از گوشه و کنار کشور خیلی ما را ناراحت میکند اما همیشه من و همسرم سعی کردیم برای کسب اخبار به منابع موثق و بیشتر رسانههای دیداری و شنیداری مراجعه کنیم و کمتر به مرور اخبار شبکههای اجتماعی بپردازیم چون خیلی از خبرهایش دروغ است.
"کسرا "هم که کاربری از قشر شاغل جامعه است با اشاره به اینکه شوخی کردن با وقایع دردناک جامعه مثل زلزله بدون در نظر گرفتن مکان وقوع آن در دورههای مختلف، بهقدری به انتشار تصاویر خندهدار و شوخیهای جالب تبدیل شده که ما را از عمق فاجعه دور میکند، میگوید: حتی کار به جایی میرسد که فراموش میکنیم در اطراف شهر یا استانمان عده زیادی از هموطنان در غم از دست دادن عزیزانشان درد میکشند و نیازمند کمک و همدردی ما هستند، امیدوارم داغداران این حوادث هرگز فرصت نکنند شوخیهای اسفبار مرتبط با این حادثه را در فضای مجازی ببینند.
در این میان برخیها هم فرصت را غنیمت شمردند و از آب گل آلود ماهی گرفتند، دیروز عکس تعدادی از کامیونهای حامل کمکهای مردمی و ارگانهای دولتی به زلزله زدگان کرمانشاه را با سواستفاده از نرم افزارهای رایانهای تغییر دادند و به نام خود منتشر کردند تا شاید بیتفاوتی خود را در حمایت از آسیبدیدگان این حادثه تلخ کمرنگ جلوه دهند.
سواد رسانهای، مهارتی ضروری در استفاده از شبکههای اجتماعی
اینکه ندانیم غرق تبلیغات کدام شبکه یا فضای مجازی شدهایم و برای کسب اطلاعات دقیق یک خبر یا رویداد باید به کدام منبع یا منابع مراجعه کنیم، شاید از بیتوجهی ما به کسب مهارت ضروری دنیای مجازی یعنی «سواد رسانهای» است. مهارتی که کسب آن باید از سنین پایه آغاز شود و همه اعضای خانواده را مشتاق یادگیری آن کند.
حسین اکبری محقق و کارشناس رسانه به این نکته اشاره می کند که ما امروز در شبکههای اجتماعی دیگر مخاطب نداریم، کاربر داریم و می افزاید: کاربری که سواد رسانهای دارد، همواره بهدنبال کسب اخبار از منابع موثق، تفکیک اخبار درست از نادرست و مرور اخبار و اطلاعات مورد نیاز خود با استفاده از خوراک خبری رسانههای قابل اعتمادتر است.
اما نکته دیگر این است که اخبار منتشر شده در شبکههای مجازی که زاییده افکار شیطنتآمیز برخی دستهای پشت پرده است، چرا گاهی مزین به مُهر تأیید رسانه ملی یا خبرگزاریهای رسمی کشور قرار میگیرد؟!
اکبری محقق و کارشناس رسانه دراین زمینه هم میگوید: اگر رسانه ملی یا خبرگزاریهای ما به اندازه کافی قوی و قابل اطمینان هستند ، پس بررسی و مرور اخبار منتشر شده در شبکههای اجتماعی در برنامههای آنها ضرورتی پیدا نمیکند و این رسانهها باید نقاط تفاوت خود را با شبکههای اجتماعی در صحت داشتن، موثق بودن و تازگی خبرها دنبال کنند و نه تبلیغ غیرمستقیم منابعی که خود آسیب اجتماعی محسوب میشوند.
وی می افزاید: در این میان کوتاهی برخی مسئولان در اطلاعرسانی بهموقع و اولویت ندادن به پخش اخبار و تصاویر مستند دقایقی بعد از وقوع حوادث ناگوار، خود آسیبی رسانهای و اجتماعی است که به شایعه پراکنیها دامن زده و دست سوء استفاده کنندگان را هم در فضای مجازی بازتر میکند در این میان بیشترین ضرر بازهم متوجه مخاطبانی میشود که سواد رسانهای درستی ندارند.
بلاتکلیفی مخاطبانی فرهنگ زده در فضای مجازیانتشار یک عکس یا یک تصویر از رویدادی مشترک در فضای مجازی، با هدفی که انتشاردهنده آن دنبال کرده، مخاطبان متفاوتی را جلب میکند. عدهای تصویر یک جشن تولد نیمه کاره دقایقی قبل از زلزله را به سُخره میگیرند و میخندند و میخندانند؛ و عدهای در صفحه مجازی دیگری با صاحبان تصویر همدردی میکنند و تأسف میخورند از بازیهای غمبار روزگار!
کارشناس علوم ارتباطات و رسانه می گوید:ما هنوز فرهنگ لازم برای استفاده از این فضاها را نداریم و منابع خبری یا صاحبان صفحات مجازی به هر سمتی که بخواهند ما را میکشانند و این خودمان نیستیم که قضاوت میکنیم.
دکتر تقیپور اضافه می کند: اگر کاربر اینترنتی ما سواد رسانهای درستی داشت، برداشت صحیح و عقلانی از این نوع تصاویر میکرد و رویدادی تأسفبرانگیز و پر درد را به شوخی و خنده تبدیل نمیکرد.
وی ریشه این معضل را در برنامههای طنز رسانه ملی میداند و میگوید: در جامعهای که رسانه ملی آن بدون فراهم کردن زمینه فرهنگی لازم، برای مثال زن در آن مورد تمسخر قرار میگیرد و پزشک مضحکه میشود، و همینها با خندیدن و استقبال مخاطبان بیشتر مورد تأیید قرار میگیرند، بعد از مدتی همین طنز شدنهای بدون آمادگی فرهنگی، به جاهایی همچون اخبار و وقایع دردناک و جدی جامعه هم کشانده میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان با اشاره به اینکه بیشتر مطالب و محتواهای شبکههای اجتماعی بهدست افراد عادی تولید نمیشود و از طرف کاربرانی قویتر و هوشمندتر است، تأکید می کند: این تولیدکنندگان هستند که برای مخاطبان تعیین میکنند چه اخبار و مطالبی را دریافت و انتخاب کنند، پس رسانه ملی و خبرگزاریها و منابع رسمی باید آنقدر تولیدات قوی و در جهت فرهنگ سازی درست منتشر کنند که در این رقابت تنگاتنگ فضای مجازی، به انتخاب نخست کاربران تبدیل شوند.
رشد آسیب نا امیدی در بین کاربران
در این میان برخی از روانشناسان علت اصلی تبدیل وقایع جدی و دردناک جامعه به بهانههایی برای خندیدن و سرگرم شدن در شبکههای مجازی را، رشد آسیب اجتماعی نا امیدی در بین مردم میدانند.
دکتر فاطمه بهرامی روانشناس اجتماعی و استاد دانشگاه میگوید: وقتی جمع زیادی از مردم در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، واقعه زلزله اخیر را بدون توجه به عمق فاجعه، به دستآویزی برای خندیدن تبدیل میکنند باید متوجه شد که این گروه از مردم ما دچار به زندگی ناامید شدهاند.
وی تاکید می کند: وقتی به چنین حادثه تلخی فقط نظاره میکنند آنهم در فضای مجازی و حتی سخنی هم از همدردی و یا کمکرسانی به آسییب دیدگان نمیگویند ، پس نشانههای نا امیدی به زندگی در آنها رشد یافته، آنقدر که دیگر به زندگی اطرافیان خود هم توجه نمیکنند.
غفلت آموزش و پرورش در تدریس تخصصی سواد رسانهایبا وجودیکه مهارتی همچون «سواد رسانهای» برای همه اعضای جامعه مؤثر است و از آسیبهای اجتماعی جلوگیری میکند اما چگونگی آموزش آن به گروهها و سنین مختلف متفاوت است و اگر اصول آموزش رعایت نشود خود به آسیب تبدیل میشود.
کارشناس علوم ارتباطات و رسانه با اشاره به اینکه امروز همه از سواد رسانه صحبت میکنند اما نمیگویند یک شهروند عادی جامعه چطور این مهارت را یاد بگیرد؟ می گوید: مخاطبانِ دارای سوادرسانه باید بتوانند به شبکههای مجازی، کانالهای تلگرامی، صفحات اینستاگرامی و دیگر جذابیتهای کاذب و تبلیغات مضر فضای مجازی «نه» بگویند، این قدرت «نه» گفتن به مراتب مهمتر از قدرت انتقاد است.
دکتر تقیپور با بیان اینکه آموزش سواد رسانه باید از سنین پایه و در مدارس آغاز شود، از بیتوجهی آموزش و پرورش به آموزش تخصصی درس «سواد رسانهای» در مدارس استان انتقاد می کند و می افزاید: جای تأسف دارد که در خیلی از مدارس ما کم کارترین و غیرمرتبطترین معلم را برای تدریس درس «سوادرسانهای» انتخاب میکنند و دانش آموزان هم با بیمیلی میگویند که این درس هیچ جذابیتی برایشان نداشته است.
وی تأکید می کند: در کشورهایی همچون ژاپن، کانادا و سوئد که در «سواد رسانه» پیشگام هستند، به معلمان مدارس خود آموزشهای تخصصی متناسب با دانش آموزان پایههای مختلف ارائه میدهند.
فضای مجازی، فرصت و تهدید
مسئله مهمی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در مدیریت کشور بر آن تأکید دارند مسئلهی فضای مجازی است.
ایشان در دیدار مسئولان نظام در 22 خرداد امسال با بیان اینکه آن چه از همه مهمتر است مسئله شبکه ملّی اطّلاعات است و متأسّفانه در این زمینه کوتاهی شده و کاری که باید انجام بگیرد، انجام نگرفته است، فرمودند: ما بهعنوان اینکه نباید جلوی فضای مجازی را گرفت، در این زمینهها کوتاهی کنیم، این مسئلهای را حل نمی کند و منطق درستی هم نیست.
رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به رئیس جمهور فرمودند: فضای مجازی دنیای رو به رشدِ غیرقابل توقف است، یعنی آخر ندارد؛ آدم هرچه نگاه میکند، آن چیزِ اولِ بلاآخر، فضای مجازی است. هرچه انسان پیش میرود در این فضا، این همینطور ادامه دارد. این فرصتهای بزرگی در اختیار هر کشوری میگذارد، تهدیدهایی هم در کنارش دارد؛ ما باید کاری کنیم که از آن فرصتها حداکثر استفاده را بکنیم.
ایشان در دیدار رئیس و اعضای شورای عالی فضای مجازی در 16 شهریور سال 94 با اشاره به تأثیرگذاری گستردهی فضای مجازی بهعنوان یک قدرت نرم فوقالعاده در عرصههای مختلف از جمله فرهنگ، سیاست، اقتصاد، سبک زندگی، ایمان، اعتقادات دینی و اخلاقیات، بر لزوم طراحی مناسب و دقیق برای حفظ حریم امنیت فکری و اخلاقی جامعه در این عرصه تأکید کردند و افزودند: لازمهی حضور فعال و تأثیرگذار در فضای مجازی، «تمرکز در تصمیمگیری»، «جدیت در اجرا بدون از دست دادن زمان»، «هماهنگی میان دستگاهها» و «پرهیز از موازیکاری و تعارض» است.
رهبرمعظم انقلاب همچنین در دیدار سال 83 با مسئولان سازمان صداوسیما فرمودند: رسانهی ملی اگر بخواهد به عنوان مهمترین ابزار فرهنگی در کشور، از عهدهی اهداف کلان و محوری خود بربیاید، باید این چیزها را در خودش تأمین کند: امین نظام باشد، مورد اعتماد مردم باشد، برخوردار از مزیتهای رقابتی باشد.
نگارنده: سیده سارا اطهری